از مدیر میانی به مدیر ارشد: ۹ اشتباه که مانع ارتقای شغلی میشود
بسیار دیدهایم مدیران میانی که در سازمان میدرخشند و الگوی همه همکاران هستند اما هیچوقت ارتقای شغلی نگرفته و به مدیر ارشد تبدیل نشدهاند. یا شاید به عنوان یک فرد بیرونی وقتی عملکرد این دسته از افراد را میبینیم برای ما تحسینبرانگیز باشد و عدم ارتقای آنها ما را متعجب کند؛ یا اینکه خودمان هم قربانی این وضعیت باشیم و به عنوان یک مدیر میانی، همیشه احساس شکست کرده و خود را یک ستاره بازنده بدانیم. اما دلیل این نوع عدم ارتقا در جایگاههای شغلی چیست؟
در این مقاله از بلاگ HCTLinked راز عدم ارتقای بهترین مدیران میانی به مدیر ارشد را فاش میکنیم، همراه ما باشید.
تصو ر کنید که شما یک مدیر میانی موفق در یک سازمان بزرگ هستید و همیشه به اهداف تعیین شده برای جایگاه شغلی خود میرسید و گاهی اوقات حتی از آنها فراتر هم میروید. در بررسی عملکردی دورهای که توسط سازمان برای جایگاه شغلی شما انجام میشود، شما همیشه درجه یک بودهاید. اما با وجود همه این موفقیتها، وقتی صحبت از ارتقای شغلی میشود، شما همیشه رد میشوید !
این وضعیت زمانی حتی بدتر میشود که سعی میکنید دلیل نادیده گرفته شدن خود را بیابید و با مدیران منابع انسانی و مدیران ارشد سازمان صحبت کنید.
پاسخهای آنها بسیار مبهم است و از شما اعلام رضایت میکنند! شما نمیدانید دقیقا چه چیزی را باید بهبود دهید تا از مدیر میانی به مدیر ارشد تبدیل شوید و تمرکزتان را روی چه چیزهایی قرار دهید که به هدف شغلی خود برسید. بنابراین، احساس ناامیدی و سردرگمی میکنید.
اما نگران نباشید! در این مقاله، ۹ دلیل اصلی را که مدیران میانی به ارتقای شغلی نمیرسند، بررسی میکنیم. با خواندن این مقاله، شما میتوانید دلیل نادیده گرفته شدن خود را شناسانی کنید و راه هایی را برای ارتقای شغلی خود پیدا کنید.
اما برویم سراغ این دلایل و رازهای پشت پرده عدم ارتقای مدیران میانی
دلیل شماره 1: شما بیش از حد ارزشمند هستید.
شما یک مدیر تیم و مدیر پروژه استثنائي هستید. شرکت نمیتواند شما را از دست بدهد، بنابراین با توجه به صلاحدید حاضر به ارتقای شما به جایگاه ارشد نیست.
دلیل شماره 2: شما خود را در موقعیت فعلی غیر قابل جایگزین کردهاید.
متاسفانه جایگاه شغلی شما تا حدی قائم به شخص شده که اگر یک هفته به تعطیلات بروید، تیم شما نمیتواند امور را پیش ببرد .اگرچه این موضوع ممکن است در نگاه اول خوب به نظر برسد، اما در واقع شما را از ارتقای شغلی باز میدارد.
دلیل شماره 3: شما یک متخصص فنی هستید، نه یک رهبر.
شما در حل مشکلات فنی فوقالعاده هستید، اما این کاری نیست که رهبران ارشد انجام میدهند. آنها راهنمایی میکنند، مربی میشوند و تیم خود را برای یافتن راهحلها حمایت میکنند. اگر میخواهید به مقام ارشد برسید، باید بر توسعه مهارتهای تیم خود تمرکز کنید، نه فقط حل مشکلات.
دلیل شماره 4: شما محبوبترین مدیر میانی هستید.
همه دوست دارند در تیم شما کار کنند، اما این لزوما خوب نیست. شما افرادی را جذب میکنید که سهل و آسان بودن کار مدنظرشان است، نه کسانی که برای چالشهای جدی آمادهاند. در نتیجه اعضای تیم شما به سمت پیشرفت پیش نمیروند. برای ارتقای شغلی، باید افراد با استعداد را جذب کنید که برای چالشهای جدید و موقعیتهای سخت آمادهاند.
دلیل شماره 5: شما میخواهید مورد پسند همه قرار بگیرید .
داشتن یک رابطه دوستانه با زیردستان بسیار خوب است، اما موضوع این است به عنوان یک رهبر، باید محیطی ایجاد کنید که بهترینها را بسازید، حتی اگر این به معنای تصمیمات سخت باشد، این یک دلیل اصلی، جهت عدم ارتقای شغلی شما خواهد بود.
دلیل شماره 6: شما بیش از حد بر بهبود فرآینده ها تمرکز کردهاید .
شما در بهینهسازی فرآیندها فوق العادهاید و مورد علاقه مدیران ارشد برای این امور هستید. اما این کاری نیست که مدیران ارشد انجام میدهند. آنها تغیرات تحول آفرین را هدایت میکنند نه فقط بهبودهای در سطح خرد. بنابراین شما نمیتوانید شواهدی را ارائه دهید که شما قادر به ایجاد یک تحول در مقیاس بزرگ هستید.
دلیل شماره 7: شما بیش از حد رقابتی هستید.
رقابتی بودن یک توانایی بسیار عالی برای موقعیتهای شغلی میانی است. اما در نقش مدیر ارشد شما باید بتوانید تضادها را حل کنید، تنشها را مدیریت کنید و هماهنگی ایجاد نمایید، اگر بیش از حد بر رقابت تمرکز کردهاید، ممکن است خود را از ارتقای شغلی باز دارید.
دلیل شماره 8: یک باور قوی دارید: “من سیاسی بازی نمیکنم.”
قصد ما این نیست که به باورها و ارزشهای خود پایبند نباشید، اما باید پویاییهای قدرت در سازمان خود را درک کنید. در نظر داشته باشید ممکن است تعریف شما از سیاسیبازی اشتباه باشد. به عنوان مثال، میتوانید این سوالات را از خود بپرسید: تصمیمات در شرکت چگونه اتخاذ میشود؟
تاثیرگذارترین فرد در اتاق کیست؟ گاهی اوقات واقعا شخصی نیست که بالاترین عنوان شغلی را دارد. باید بدانید که مدیریت ذینفعان یعنی درک کنید چطور یک تغییر می تواند منافع تمام افراد در شرکت را دچار تغییر کند. شما باید بدانید چه افرادی باید در تصمیمات دخیل باشند و چه افرادی باید قبل از بقیه از امور مطلع شوند. اگر تمام این موارد را به دلیل اینکه عقیده دارید، سیاسیبازی نمیکنید نادیده گرفتهاید، بدانید که مسیر اشتباهی را برای ارتقای شغلی از مدیر میانی به مدیر ارشد در پیش گرفته و در محیط اشتباهی هستید. پس سیاسیبازی در محیط کار را بیاموزید. این توانمندی به شما کمک میکند تا هوشمندتر کار کنید، روابط استراتژیک بسازید و به آسانی بر افراد موثر سازمان تاثیرگذار باشید.
دلیل شماره ۹:شما بر این باور هستید که سختکوشی به تنهایی جواب میدهد.
مدیر شما به اندازهای که فکر میکنید زمان ندارد تا به شما و امورتان فکر کند و طبیعتا اگر از میزان ارزشی که شما برای کارتان قائل هستید اطلاع نداشته باشد، برایش دشوار است که شما را از مدیر میانی به مدیر ارشد ارتقا دهد. بنابراین شما با وجود سختکوشی احساس میکنید که به شما توجه نمیشود و ارزش شما کم است.
این تنها یک لیست ۹ عددی، راز عدم ارتقا از مدیر میانی به مدیر ارشد بود، در مقالههای بعدی HCTLinked به شما میگوییم برای کسب هر یک از این توانمندیهای نرم و سخت چه کارهایی انجام دهید.