پرش لینک ها

برچسب: منابع انسانی

مصاحبه شغلی را نمی‌توان صرفاً به‌عنوان ابزاری برای ارزیابی متقاضیان در نظر گرفت؛ بلکه این فرایند، بستری دوسویه برای تبادل اطلاعات، شناخت متقابل و ارزیابی تناسب میان فرد و سازمان است. به زبان ساده‌تر مصاحبه شغلی فقط یک آزمون یک طرفه نیست؛ یک گفت‌وگوی دوطرفه است.

در حالی که بسیاری از متقاضیان تصور می‌کنند باید صرفاً به سؤالات پاسخ دهند، حقیقت این است که پرسیدن سؤال‌های درست می‌تواند تأثیر بیشتری بر موفقیت کارجویان بگذارد. پرسش‌هایی که متقاضی در طول مصاحبه استخدامی مطرح می‌کند، نقشی تعیین‌کننده در شکل‌دهی به تصویر ذهنی مصاحبه‌گر از وی ایفا می‌کنند.

این پرسش‌ها نه‌تنها نشانه‌ای از آمادگی و علاقه‌مندی فرد به موقعیت شغلی محسوب می‌شوند، بلکه ابزاری مؤثر برای ارزیابی فرهنگ و فضای رشد سازمان و همچنین بررسی تطابق با ارزش‌های حرفه‌ای نیز به شمار می‌آیند. از این رو، انتخاب هوشمندانه و هدفمند پرسش‌ها در مصاحبه شغلی، عاملی کلیدی در موفقیت حرفه‌ای متقاضی و تصمیم‌گیری آگاهانه درباره فرصت شغلی پیش‌رو خواهد بود.

در این مقاله، با پنج سوال کلیدی آشنا می‌شوید که مطرح‌کردن آن‌ها در گفت‌وگو با مدیر جذب، می‌تواند نقشی اساسی در کیفیت ارزیابی و شناخت عمیق‌تر نسبت به سازمان ایفا کند.

مصاحبه شغلی

چرا باید از مدیر جذب سؤال بپرسیم؟

متقاضیان شغل اغلب در مورد اینکه چه سوالاتی را در مصاحبه استخدامی مطرح کنند دچار اضطراب می‌شوند، در حالی که تحقیقات نشان داده‌اند که پرسیدن سوال در مصاحبه شغلی، خود یکی از ابزارهای موثر در مدیریت برداشت‌ها یا مدیریت ادراکات (Impression Management) است (Tsai & Huang, 2014).

مدیریت برداشت به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن افراد تلاش می‌کنند واکنش‌ها و تصورات دیگران نسبت به دیدگاه‌ها و تصورات خود را به طور ماهرانه‌ای کنترل کنند. مدیریت برداشت می‌تواند تأثیر زیادی بر برداشت‌های دیگران داشته باشد، به شرط آنکه این برداشت‌ها صحیح و معتبر باشند.

پرسیدن پرسش‌هایی آگاهانه در جلسه مصاحبه شغلی، نه‌تنها نشانه‌ای از علاقه و آمادگی متقاضی است، بلکه فرصتی برای نشان دادن مهارت‌های شناختی، تطابق فرهنگی و هوش اجتماعی فرد نیز فراهم می‌آورد.

مطالعات نشان می‌دهند که متقاضیانی که در مصاحبه سؤالات استراتژیک مطرح می‌کنند، از سوی مدیران جذب  و استخدام به‌عنوان افرادی هدفمند و مناسب برای فرهنگ سازمانی ارزیابی می‌شوند (Tsai & Huang, 2014, p. 266).

بنابراین، آمادگی قبلی—از جمله بررسی پیشینه‌ی مصاحبه‌گر، تحلیل شرح شغل و شناخت فرهنگ سازمانی—زمینه‌ساز انتخاب سؤالات هوشمندانه و هدفمند است که هم‌زمان دو هدف را محقق می‌کنند: ایجاد تصویر مثبت و دریافت اطلاعات ضروری برای تصمیم‌گیری شغلی.

مصاحبه شغلی

پنج سوال کلیدی که باید از مدیر جذب بپرسیم

سوال شماره ۱: تیمی که با آن کار خواهم کرد را معرفی کنید و بفرمایید مدیریت کار تیمی در آن به چه شکل است؟

این سؤال نشان‌دهنده‌ علاقه‌مندی متقاضی به کار تیمی، ارتباط مؤثر و حل مسئله گروهی است. ویژگی‌هایی که امروزه جزو مهارت‌های نرم کلیدی به شمار می‌آیند. همچنین به مدیر جذب این پیام را منتقل می‌کند که متقاضی در جستجوی تطابق ویژگی‌های خود با فرهنگ سازمانی است. چنین پرسشی هم‌راستا با مفهوم «تطابق فرهنگی» است که می‌تواند باعث برداشت مثبت مصاحبه‌گر شود (Tsai & Huang, 2014, p. 269).

 

سوال شماره ۲: اهداف کلیدی این نقش در شش ماه آینده چه هستند؟

این سؤال نشان می‌دهد که متقاضی کاملا برای عملکرد مؤثر از ابتدای حضور در سازمان انگیزه و آمادگی دارد و در برنامه‌ریزی و جهت‌دهی عملکرد خود توانمند است. (Tsai & Huang, 2014, p. 266). همچنین مدیر جذب را مطمئن می‌سازد که متقاضی فردی نتیجه‌محور است و مایل است بداند موفقیت در این نقش چطور اندازه‌گیری می‌شود تا بتوانید خود را برای آن آماده کند.

 

سوال شماره ۳: شرکت برای رشد حرفه‌ای و پیشرفت شغلی کارکنان چه کارهایی انجام می‌دهد؟

پرسشی که علاقه‌ی متقاضی به توسعه‌ی فردی و سازمانی را نشان می‌دهد و بیان‌گر ذهنیتی بلندمدت و یادگیرنده است. این رویکرد نوعی تمایل به همسو شدن با فرایند رشد سازمان تلقی می‌شود (Tsai & Huang, 2014, p. 273).

 

سوال شماره ۴: فرد در این نقش ممکن است با چه چالش‌هایی مواجه شود؟

پرسیدن درباره چالش‌ها، نشانه‌ای از واقع‌گرایی، تحمل ابهام و ذهنیت حل‌مسئله است. این نوع پرسش‌ها توسط مصاحبه‌گران به‌عنوان شواهدی از آمادگی ذهنی و تاب‌آوری تلقی می‌شوند.

با طرح این سؤال، متقاضی نه‌تنها واقع‌نگری خود را نسبت به نقش پیش‌رو نشان می‌دهد، بلکه این مساله را منعکس می‌کند که نسبت به چالش‌ها ذهنی مسئله‌محور و مقاوم دارد، ویژگی‌هایی که در ارزیابی‌های حرفه‌ای بسیار ارزشمند هستند (Tsai & Huang, 2014, p. 270).

 

سوال شماره ۵: چه ابزارها یا فناوری‌هایی به صورت روزمره در این نقش مورد استفاده قرار می‌گیرند؟

پرسشی که به بعد عملیاتی و تکنولوژیک نقش می‌پردازد. با این سوال، متقاضی به‌طور غیرمستقیم آمادگی فنی،  علاقه به یادگیری و انطباق با ابزارهای تخصصی محیط کار را نشان می‌دهد، ویژگی‌هایی مهم برای استخدام در محیط‌های مدرن کاری (Tsai & Huang, 2014, p. 266).

نتیجه‌گیری
پرسش‌گری هدفمند یکی از تکنیک‌های مصاحبه شغلی است که نشان از بلوغ حرفه‌ای، آمادگی ذهنی و آگاهی استراتژیک متقاضی دارد. زمانی که سوالات با دقت انتخاب شده باشند و در جهت شناخت بهتر موقعیت شغلی، تیم و سازمان طرح شوند، نه‌تنها به متقاضی کمک می‌کنند تا تصمیمی هوشمندانه‌تر اتخاذ کند، بلکه باعث می‌شوند تصویری مثبت، فعال و مشارکت‌جو از خود در ذهن مدیر جذب ایجاد نماید.
در فضای رقابتی امروز، جلب توجه و اعتماد تصمیم‌گیرندگان، صرفاً به ارائه رزومه‌ای قوی یا پاسخ‌های صحیح محدود نمی‌شود؛ بلکه تعامل مؤثر و گفت‌وگویی مبتنی بر شناخت، تفکر و علاقه‌مندی عمیق به موقعیت شغلی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
پنج سوالی که در این مقاله مطرح شد، می‌تواند چارچوبی مناسب برای شکل‌دادن به چنین تعاملی فراهم آورد—چارچوبی که هم به ارزیابی دقیق‌تر نقش کمک می‌کند و هم به برجسته‌سازی شایستگی‌های فردی در ذهن مدیران استخدام.
۵ سوال طلایی که کارجویان باید در مصاحبه شغلی بپرسند «راهنمای حرفه‌ای برای گفت‌وگو با مدیر جذب

رهبری یا لیدرشیپ در دنیای مدرن تحت تأثیر پیشرفت‌های فناوری و هوش مصنوعی دچار تغییرات اساسی شده است. ظهور ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، وظایف مدیران و رهبران سازمان‌ها را متحول کرده و پرسش‌های جدیدی درباره نقش انسان در تصمیم‌گیری‌های کلیدی مطرح شده است.
آیا هوش مصنوعی جایگزین رهبران خواهد شد، یا اینکه به‌عنوان یک ابزار کمکی، قابلیت‌های آن‌ها را تقویت خواهد کرد؟
این مقاله به بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر رهبری پرداخته و نقش این فناوری را در تصمیم‌گیری و شیوه مدیریت در سازمان‌ها تحلیل می‌کند.

رهبری و هنر

شباهت هنر و رهبری 

مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی، در سخنرانی مهم خود در سال ۱۹۵۴ با عنوان «پرسش درباره فناوری» تمایز بین فناوری پیشامدرن و مدرن را مشخص کرد. او توضیح داد که اگرچه نسل‌های مختلف فناوری روش‌های متفاوتی برای تأثیرگذاری بر انسان‌ها و رفتارهایشان دارند، اما هدف اساسی ما از استفاده از فناوری، یکسان باقی می‌ماند: «کنار آمدن با این واقعیت که ما موجوداتی محدود هستیم که بدون دانستن علت و مدت زمان حضورمان، به این جهان پرتاب شده‌ایم!»

هایدگر در همان سخنرانی، به ارتباط بین دو مفهوم Artificial (مصنوعی و ساخته دست انسان) و Art (هنر) اشاره می‌کند و هنر را نه صرفاً به‌عنوان یک محصول زیبا، بلکه به‌عنوان راهی برای آشکار کردن حقیقت و تجربه وجود، در نظر می‌گیرد. از این منظر، می‌توان شباهت‌هایی میان هنر و رهبری یافت:

همان‌طور که هایدگر هنر را ابزاری برای نمایان کردن معناهای نهفته در زندگی می‌داند، رهبری نیز می‌تواند فرآیندی باشد که از طریق آن، رهبران معنا و جهت را برای سازمان و افراد مشخص کنند. به بیان دیگر هدف رهبران، یادآوری این نکته است که چگونه می‌توانیم با محدودیت‌ها کنار بیاییم و زمان و منابع محدودمان را به شکلی معنادار و زیبا به کار بگیریم.

علاوه بر این رهبری، مانند هنر، نیازمند خلاقیت، شهود و توانایی درک شرایط پیچیده است. یک رهبر موفق، همچون یک هنرمند، نه‌تنها از ابزارها و فناوری‌های موجود بهره می‌برد، بلکه با الهام‌بخشی و تأثیرگذاری بر دیگران، مسیر رشد و تحول را هموار می‌کند.

هنر رهبری در عصر

هنر رهبری در عصر دیجیتال

در دنیای امروز هنر رهبری بیش از پیش اهمیت می‌یابد. رهبران سازمان‌ها دیگر نمی‌توانند تنها به روش‌های سنتی برای مدیریت و هدایت تیم‌ها و استراتژی‌ها متکی باشند، بلکه باید به مهارت‌های جدیدی در استفاده از فناوری‌ها و ابزارهای دیجیتال مسلط شوند. فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء (IoT) و بلاک‌چین در حال تغییر زیرساخت‌ها و فرایندهای کاری سازمان‌ها هستند. رهبران باید بتوانند با این تغییرات هماهنگ شوند و فرهنگ سازمانی را به‌گونه‌ای بسازند که همواره برای پذیرش و استفاده از این فناوری‌ها آماده باشد.

از طرف دیگر، لیدرشیپ در این دوران نیازمند توانایی ایجاد و حفظ روابط انسانی است. هرچند فناوری می‌تواند ابزارهای ارتباطی را تسهیل کند، اما روابط معنادار و اعتماد در تیم‌ها همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. رهبران باید در این دوران به ایجاد انگیزه، همدلی و پشتیبانی از کارکنان خود پرداخته و توجه داشته باشند که فناوری هرگز نمی‌تواند جایگزین ارتباطات انسانی شود.

در نهایت می‌توان گفت رهبری در عصر دیجیتال به یک ترکیب هوشمندانه از مهارت‌های سنتی رهبری و توانایی‌های جدید در استفاده از فناوری‌های نوین نیاز دارد.

نقش هوش مصنوعی در رهبری

هوش مصنوعی (AI) به‌طور فزاینده‌ای به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌دهنده به آینده سازمان‌ها و رهبران شناخته می‌شود. در گذشته، فناوری‌ها معمولاً به‌عنوان ابزارهایی برای بهینه‌سازی کارهای اداری و بهبود عملیات‌ها شناخته می‌شدند، اما امروزه هوش مصنوعی فراتر از یک ابزار کمکی ساده است و به‌عنوان یک شریک استراتژیک در کنار رهبران سازمان‌ها عمل می‌کند.

این نقش تغییرات عمده‌ای در رویکردهای لیدرشیپ به‌وجود آورده است. به‌طور خاص، یکی از تأثیرات عمده هوش مصنوعی، ارائه ابزارهایی برای تصمیم‌گیری سریع‌تر و دقیق‌تر است که به مدیران امکان می‌دهد منابع خود را بهتر تخصیص دهند و راهبردهای نوآورانه را اجرا کنند.

البته در خصوص تاثیرات هوش مصنوعی بر مقوله لیدرشیپ دیدگاه‌های متنوعی وجود دارد که ما در اینجا به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌کنیم: 

 ۱-دیدگاه ارتقای توانمندی (Enhancement Perspective )

یکی از دیدگاه‌ها درباره نقش هوش مصنوعی در لیدرشیپ، دیدگاه ارتقای توانمندی رهبران است. این دیدگاه بر تقویت توانایی‌های تصمیم‌گیری رهبران تأکید دارد و هوش مصنوعی را نه به‌عنوان یک جایگزین برای انسان‌ها، بلکه به‌عنوان ابزاری برای افزایش کارایی و بهره‌وری در مدیریت سازمان‌ها می‌بیند. محققانی به نام‌های Thomas Kolbjørnsrud، Amico در مقاله‌ای که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد اذعان کردند که هوش مصنوعی قادر است وظایف اداری و اجرایی را سریع‌تر، بهتر و با هزینه کمتر از انسان‌ها انجام دهد. همچنین، تحقیقات Plastino & Purdy که در سال ۲۰۱۸ در مقاله‌ای با عنوان “Game Changing Value from Artificial Intelligence” در مجله Strategy & Leadership منتشر شد نشان داده است که هوش مصنوعی می‌تواند از طریق حذف وظایف کم‌ارزش بهره‌وری نیروی کار را افزایش دهد و در نتیجه، کارکنان را قادر سازد تا روی کارهای با ارزش‌تر تمرکز کنند.

۲-دیدگاه جایگزینی (Replacement Perspective)

 این دیدگاه پیش‌بینی می‌کند که در آینده، ممکن است رهبری سازمان‌ها تا حدی یا حتی به‌طور کامل به سیستم‌های هوش مصنوعی سپرده شود. محققانی مانند Brynjolfsson و McAfee در کتاب خود با عنوان The Second Machine Age به بررسی تاثیرات هوش مصنوعی و اتوماسیون بر مشاغل و رهبری پرداخته‌اند. آن‌ها مطرح کرده‌اند که هوش مصنوعی قادر به انجام وظایف پیچیده و حتی تصمیم‌گیری‌های مدیریتی در آینده خواهد بود.

۳-دیدگاه خودکارسازی (Automation Perspective)

این دیدگاه بر این باور است که هوش مصنوعی می‌تواند بسیاری از وظایف مدیریتی و رهبری را خودکارسازی کند. این شامل انجام کارهای تکراری، پردازش داده‌های پیچیده و حتی بهینه‌سازی فرآیندهای کسب‌وکار است. به‌طور خاص، در این دیدگاه هوش مصنوعی قادر است تصمیمات روزمره و عملیاتی را خودکار کند، به‌طوریکه رهبران و مدیران تنها بر مسائل استراتژیک و چالش‌های پیچیده تمرکز کنند. این دیدگاه می‌تواند شامل استفاده از ربات‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی برای مدیریت عملیات‌های سازمانی باشد.

علاوه بر این سه مورد دیدگاه‌های متعدد دیگری هم توسط محققان مختلف ارائه شده است، به عنوان مثال «دیدگاه مکمل» که در آن بر همزیستی و تکمیل توانایی‌های انسانی توسط هوش مصنوعی تأکید دارد یا «دیدگاه اخلاقی و انسانی» که به نگرانی‌های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی اشاره دارد که در پی افزایش اتکای سازمان‌ها به سیستم‌های هوش مصنوعی به‌وجود می‌آید. برای مثال، ممکن است رهبری انسان‌محور، به‌تدریج از بین برود و همچنین ممکن است هوش مصنوعی به اشتباهات یا سوگیری‌هایی دچار شود که بر تصمیم‌گیری‌های کلیدی تأثیر بگذارد. از این منظر، باید تأکید بیشتری بر حفظ ارزش‌های انسانی و اخلاقی در فرآیند رهبری و تصمیم‌گیری‌ها شود.

 

هوش مصنوعی مولد و تأثیر آن بر رهبری

یکی از فناوری‌های نوظهور در این زمینه، هوش مصنوعی مولد است که شامل ابزارهایی مانند ChatGPT و Gemini می‌شود. این فناوری می‌تواند محتوا تولید کند، داده‌ها را تحلیل کند و فرآیندهای مختلف را خودکارسازی نماید. طبق تحقیقات مک‌کینزی که طی مقاله‌ای در سال ۲۰۲۳ انتشار یافت، هوش مصنوعی مولد می‌تواند نقش مهمی در تصمیم‌گیری، تجربه مشتری، مدیریت ریسک و بهینه‌سازی فرآیندهای سازمانی ایفا کند. همچنین، این فناوری قادر است شایستگی‌های رهبری را بر اساس داده‌های گسترده تحلیل کرده و برنامه‌های توسعه‌ای شخصی‌سازی‌شده ارائه دهد. 

با این حال، استفاده از هوش مصنوعی مولد چالش‌هایی نیز دارد. خروجی‌های آن گاهی نادرست، سوگیرانه یا دارای کیفیت پایین هستند که می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های اشتباه منجر شود. بنابراین، سازمان‌ها باید استراتژی‌های مناسبی را برای ادغام این فناوری در فرایندهای خود اتخاذ کنند.

شباهت هنر و رهبری

فناوری و رهبری آینده

یکی از تاثیرات بزرگ هوش مصنوعی بر رهبری، ایجاد مدل‌های همکاری جدید بین انسان و فناوری است. برای مثال، محققی به نام دی جونگ طی مقاله‌ای در سال ۲۰۲۰ معادله‌ای را تحت عنوان پایداری در رهبری آینده (Sustainable Future Leadership) معرفی کرده است که ترکیبی از هوش مصنوعی و هوش انسانی است. او بر این باور است که علی‌رغم تغییرات گسترده در محیط کسب‌وکار، ارزش‌های اساسی انسانی مانند خلاقیت، همدلی، تخیل و کنجکاوی همچنان در لیدرشیپ نقش کلیدی خواهند داشت.

علاوه بر این، واین جونز در مقاله‌ای با عنوان Artificial Intelligence And Leadership در سال ۲۰۱۸ تأکید دارد که «رهبری به عنوان یک اصل تغییر نمی‌کند». این بدان معناست که اگرچه فناوری‌ها ممکن است مدل‌های مدیریتی را تغییر دهند، اما نیاز به رهبران انسانی همچنان باقی خواهد ماند. مطالعات دیگر از DeGroot و همکاران نیز نشان می‌دهند که رفتارهای کاریزماتیک و ایجاد روابط قوی از جمله ویژگی‌هایی هستند که هوش مصنوعی هنوز قادر به جایگزینی آن‌ها نیست.

نتیجه‌گیری

در مجموع، هوش مصنوعی نه‌تنها محیط رهبری را تغییر داده است، بلکه راه‌های جدیدی برای بهبود عملکرد رهبران سازمانی ارائه می‌دهد. بااین‌حال، این فناوری جایگزین ویژگی‌های انسانی مانند خلاقیت، همدلی و توانایی ایجاد روابط قوی نخواهد شد. همان‌طور که مارتین هایدگر بر اهمیت خلق معنا از طریق هنر تأکید داشت، رهبران نیز باید در دنیای فناوری‌محور امروزی، نقش فعال خود را در هدایت و معنا‌بخشی به سازمان‌ها حفظ کنند. آینده رهبری نه در حذف رهبران انسانی، بلکه در همزیستی هوشمندانه انسان و ماشین نهفته است.

شباهت هنر و رهبری

فناوری و رهبری آینده

یکی از تاثیرات بزرگ هوش مصنوعی بر رهبری، ایجاد مدل‌های همکاری جدید بین انسان و فناوری است. برای مثال، محققی به نام دی جونگ طی مقاله‌ای در سال ۲۰۲۰ معادله‌ای را تحت عنوان پایداری در رهبری آینده (Sustainable Future Leadership) معرفی کرده است که ترکیبی از هوش مصنوعی و هوش انسانی است. او بر این باور است که علی‌رغم تغییرات گسترده در محیط کسب‌وکار، ارزش‌های اساسی انسانی مانند خلاقیت، همدلی، تخیل و کنجکاوی همچنان در لیدرشیپ نقش کلیدی خواهند داشت.

علاوه بر این، واین جونز در مقاله‌ای با عنوان Artificial Intelligence And Leadership در سال ۲۰۱۸ تأکید دارد که «رهبری به عنوان یک اصل تغییر نمی‌کند». این بدان معناست که اگرچه فناوری‌ها ممکن است مدل‌های مدیریتی را تغییر دهند، اما نیاز به رهبران انسانی همچنان باقی خواهد ماند. مطالعات دیگر از DeGroot و همکاران نیز نشان می‌دهند که رفتارهای کاریزماتیک و ایجاد روابط قوی از جمله ویژگی‌هایی هستند که هوش مصنوعی هنوز قادر به جایگزینی آن‌ها نیست.

نتیجه‌گیری
در مجموع، هوش مصنوعی نه‌تنها محیط رهبری را تغییر داده است، بلکه راه‌های جدیدی برای بهبود عملکرد رهبران سازمانی ارائه می‌دهد. بااین‌حال، این فناوری جایگزین ویژگی‌های انسانی مانند خلاقیت، همدلی و توانایی ایجاد روابط قوی نخواهد شد. همان‌طور که مارتین هایدگر بر اهمیت خلق معنا از طریق هنر تأکید داشت، رهبران نیز باید در دنیای فناوری‌محور امروزی، نقش فعال خود را در هدایت و معنا‌بخشی به سازمان‌ها حفظ کنند. آینده رهبری نه در حذف رهبران انسانی، بلکه در همزیستی هوشمندانه انسان و ماشین نهفته است.
هنر رهبری در عصر هوش مصنوعی

طبق تعریف Indeed  که بزرگ‌ترین پلتفرم و وبسایت کاریابی و منابع انسانی در جهان است، هدهانتینگ فرآیند جذب بهترین نامزد ممکن برای یک موقعیت شغلی است.

 معنی لغوی هدهانت چیست؟

همین‌طور که تعداد جایگاه‌های شغلی خالی رکورد می‌شکند، جذب افراد باکیفیت هم برای شرکت‌ها کاری سخت‌تر می‌شود. بنابراین روش شکار استعدادها می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا جستجوهای خود را بهینه‌تر کنند و بهترین استعدادها را جذب کنند. در این مقاله قصد داریم بگوییم هدهانتینگ (به اختصار هدهانت) یا شکار استعدادها دقیقاً چیست، چه مزایا و معایبی دارد، هدهانتر (Headhunter) به چه کسی می‌گویند و چرا هدهانت برای شرکت‌های بزرگ اهمیت زیادی دارد.

هدهانت یا شکار استعداد به چه صورت انجام می‌شود؟

هدهانتینگ توسط تیم منابع انسانی یا آژانس‌های استخدامی و مشاوران شغلی انجام می‌شود. این مشاوران و آژانس‌ها به هدهانتر مشهور هستند. این افراد می‌کوشند گزینه‌های مناسب را برای جایگاه‌های شغلی خاص شناسایی، معرفی و در نهایت در صورت موافقت طرفین جذب کنند. معمولاً نامزدهای هدهانت در شرکت‌های دیگر کار می‌کنند و ضرورتاً به دنبال تغییر شغل نیستند و سختی کار هدهانترها اقناع این افراد برای تغییر شغل است.

Headhunting

یکی از خدمات خاص شرکت HCTLinked شکار استعدادها است.

مزایای هدهانتینگ چیست؟

نکته مهمی که در انتخاب روش استخدام باید در نظر بگیریم این است که نباید برای تمام جایگاه‌های شغلی از یک روش استخدامی استفاده کنیم. با این وجود بعضی از اوقات هدهانتینگ مزایای فوق‌العاده‌ای نسبت به استخدام سنتی و استاندارد به ارمغان می‌آورد. مهم‌ترین مزایای هدهانت به شرح زیر است.

  • هدف قرار دادن استعدادهایی که جویای کار نیستند و از شغل فعلی خود رضایت دارند. این افراد معمولاً از ستارگان دنیای کسب‌وکار هستند و با جذب آن‌ها می‌توانید بهترین نتایج را بگیرید.
  • صرفه‌جویی در زمان و هزینه؛ استخدام با هدهانت به دلیل به‌کارگیری گزینه‌های کارآمد در بلندمدت به حفظ منابع انسانی و کاهش زمان و هزینه‌های کسب‌وکار شما و افزایش بازدهی می‌انجامد.
  • استخدام با روش شکار استعداد کمک می‌کند تا با بررسی بهترین افراد شاغل در یک جایگاه شغلی بهترین گزینه‌ها را شناسایی کرده و آن‌ها را به کار بگیرید.
  • با استخدام به روش هدهانت به کاندیدهایی با نادرترین مهارت‌ها دست پیدا می‌کنید. تصور کنید به دنبال یک مهارت خاص هستید که در کارجویان این مهارت را ندیده‌اید، با جستجوی هدفمند می‌توانید افراد دارای این توانمندی را شناسایی کرده و به اهداف بیزنسی خود نائل شوید.
  • استخدام به روش هدهانتینگ محرمانگی را به طور کامل حفظ می‌کند. مزیت دیگری که روش شکار استعدادها نسبت به روش استخدام استاندارد دارد محرمانگی است. در این روش به دلیل اینکه هیچ آگهی و تبلیغاتی برای استخدام منتشر نمی‌شود، محرمانگی این استخدام به صورت کامل حفظ می‌شود. این در حالی است که در روش‌‌های استخدام استاندارد با پوشش گسترده آگهی استخدام محرمانگی اتفاق نمی‌افتد.
Headhunter

مراحل هدهانتینگ چگونه است؟

1. ایجاد بریف اولیه

برای شروع کار معمولاً هدهانترها بریف اولیه‌ای از نیازهای هر جایگاه شغلی تهیه می‌کنند. اطلاعات موجود در این بریف به کمک کارفرما تکمیل می‌شود.

2. شناسایی نامزدها

در مرحله دوم هدهانتر جستجوی گسترده‌ای انجام می‌دهد تا افراد متناسب را شناسایی کرده و شروع به ارزیابی کردن آن‌ها کند.

3. برنامه‌ریزی جلسات مصاحبه

به محض اینکه لیست اولیه تدارک دیده شد، هدهانتر تماس اولیه‌ای گرفته و بررسی خود را شروع می‌کند تا اطلاعات کامل‌تری را در اختیار کارفرما قرار دهد. با استفاده از این اطلاعات، کارفرما افراد مناسب را انتخاب کرده و هدهانتر منتخبان را به اولین مصاحبه دعوت می‌کند. پس از قبولی در اولین مصاحبه، مصاحبه‌های بعدی مطابق با ضوابط و قوانین آن شرکت انجام می‌شود.

4. پیشنهاد کاری

بعد از انجام مصاحبه(ها) فرآیند شکار استعدادها تکمیل شده و پیشنهاد کاری از طریق کارفرما یا هدهانتر به بهترین کاندید ارسال می‌شود.

 

شرکت HCTLinked به عنوان بزرگ‌ترین آژانس مشاوره و استخدام مدیران ارشد، سابقه درخشانی در انجام هدهانت و شکار بهترین استعدادهای دنیای کسب‌وکار در کشور را دارد. HCTLinked آماده است در مسیر هدهانتینگ ویژه‌ترین و کامل‌ترین خدمات را به شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ ارائه دهد. برای کسب اطلاعات بیش‌تر و مشاوره اینجا کلیک کنید.

هدهانتینگ (Headhunting) چیست و چرا برای کسب‌و‌کارها اهمیت دارد؟
مشاهده
بکشید